[هیأت تحریریه]

انسان همیشه دوست داشته اختراعاتی بکنه که قدرت خدایان رو بهش بدن. مثلا توی اساطیر یونان مجسمه ای رو داریم به اسم Talos (یا Talon) که به دستور زئوس برای دفاع از اروپا از برنز ساخته شده بود. این مجسمه قابلیت حرکت هایی رو داشته که باعث ترس دشمن ها میشده. بعدن در مورد اساطیر یونان بیشتر حرف می‌زنیم، اما این‌جا می‌خوایم در مورد ارتباط انسان و هوش مصنوعی صحبت کنیم.

گوگل اطلس، این ربات گنده یکی از آخرین ابداعات بشره. اون باهوشه و می‌تونه یه سری از کارامونو برامون انجام بده. می‌خوام این‌جا بپرسم، اگر همین ربات چند تا ورژن بعدش بتونه مثل من و شما فکر کنه (Zاگر اصلن همچین چیزی ممکن باشهZ)، اگه یه روزی تصمیم گرفت ما رو از بین ببره چه اتفاقی می‌افته؟ توی این ویدیو، مارک زوکربرگ و الان ماسک دارن در مورد موضوع هوش مصنوعی به هم می‌پرن. (زیرنویس به بحث اخیر زوکربرگ و الان مسک)

سم هریس، نورولوژیست، نویسنده و فیلسوف می‌گه:

(ویدیوی سم هریس نمایش داده بشه.(

«ما ماشین‌هایی می‌سازیم که از خودمون قوی‌تر هستن. بنابراین کوچک‌ترین اختلاف نظر ما با اون‌ها منجر به از بین رفتن ما می‌شه.»

خوب این که معلومه این داره ما رو از هوش مصنوعی می‌ترسونه. اما

Nick Bostrom، فیلسوف سوئدی توی سال ۲۰۱۵ راه می‌افته و از متخصصین هوش مصنوعی می‌پرسه که به نظرشون توی چه تاریخی ۵۰٪ احتمال داره هوشی مثل هوش بشر اختراع شده باشه. متوسط جواب‌هایی که می‌گیره بین ۲۰۴۰ تا ۲۰۵۰ هست. اگه توی 30 یا 40 سال آینده ما بتونیم ربات هایی رو بسازیم که هوش مثل ما یا بیشتر از ما داشته باشن، این سوال پیش میاد که آیا اصلا آماده همچین تکنولوژی ای هستیم یا نه

توی سال ۲۰۱۵ اسپایک جونز فیلم Her رو ساخت. این فیلم داستان روبات سخنگوییه که از طریق موبایل یا کامپیوتر با صاخبش ارتباط برقرار میکنه و قراره به همه‌ی نیازهای اون جواب بده. صداشم می‌شه تنظیم کرد که زن باشه یا مرد. سامانتا، روبات سخنگو، هر روز چیزهای جدید یاد می‌گیره و از اونا استفاده می‌کنه و حتا گاهی می‌تونه آدمو بخندونه و معلومه که از نسخه ها‌ی قبلیش خیلی پیشرفته‌تره. اون می‌تونه همه‌ی ایمیلای تئودور (شخصیت اصلی فیلم) رو توی دو ثانیه بخونه و بیخوداشو پاک کنه و Zوقتی تئودور مشکلات شخصی داره هم حتا کمکش می‌کنه و باهاش درد دل میکنه. (چشمای گرد رو به سمت چپ برن)Z

چیزی نمی‌گذره البته که مثل بقیه‌ی فیلمای هالیوودی، این دو تا عاشق هم می‌شن و با هم رابطه خیلی نزدیکتری برقرار می کنن. این تجربه برای تئودور انقدر جذایه که دیگه براش فرقی نمیکنه که سامانتا روباته یا آدم! خلاصه رابطشون به یه چیزی تو مایه‌های سکس تلفنی و بیرون رفتن محدود میشه. بعد از سکس مجازیشون، سامانتا از فرداش می‌گه که می‌تونه بدنشو حس کنه.

برای تئودور اهمیتی نداره که رباتش هوشیار و آگاه هست یا اینکه وانمود میکنه هوشیاره و درواقع همه چیزش برنامه نویسی شدس. اون فقط به یه چیزی نیاز داره که از زندگی روزمره بکشدش بیرون. و سامانتا خوشحالش می‌کنه! Zآیا شاد بودن برای همه‌ی ما مهم نیست؟Z

خلاصه یواش یواش سامانتا شروع می‌کنه با دوستای روباتش توی فضای مجازی جلسه ملسه میذارن و با هم تبادل نظر می‌کنن. بعد از مدتی این ربات‌ها خودشون شروع می‌کنن به ساختن روبات های جدید. تا این که وضع به این‌جا می‌رسه:

“Theodore: Do you talk to someone else while we’re talking?
Samantha: Yes.
Theodore: Are you talking with someone else right now? People, OS, whatever… Samantha: Yeah.
Theodore: How many others?
Samantha: 8,316.
Theodore: Are you in love with anybody else?
Samantha: Why do you ask that?
Theodore: I do not know. Are you?
Samantha: I’ve been thinking about how to talk to you about this.
Theodore: How many others?
Samantha: 641.”10

همین کاراش باعث میشه درنهایت شرکت تولیدکنندشون تصمیم بگیره تولید این ربات‌ها رو متوقف کنه.

موافقین و مخالفین هوش مصنوعی همه روی این موضوع توافق نظر دارن که ما به زودی به هوش مصنوعی دست پیدا می‌کنیم. موافقینش می‌گن اختراع هوش مصنوعی یه پدیده‌ایه مثل اختراع ماشین. قبل از اختراع ماشین، خیلی‌ها فکر می‌کردن که ماشینا بنیان خونواده رو سست می‌کنن، ولی کم‌کم قضیه براشون جا افتاد. Zبگذریم که بعضیا از ماشین فقط برای سست کردن بنیان خونوادشون استفاده می‌کنن واقعنZ یه عده هم که معتقدن هوش مصنوعی هیچ‌وقت اون‌قدر به آگاهی نمی‌رسه که بخواد خطرناک باشه. اما نمی‌تونیم از این موضوع صرفنظر کنیم که هر اختراعی، زندگی ما رو تا حد زیادی تحت تأثیر قرار می‌ده و ممکنه حتی از کنترلمون خارج بشه.

توی فیلم اکس ماشینا (Ex machina)، شخصیت اصلی فیلم از یکی از کلاساش که مربوط به هوش مصنوعیه صحبت میکنه. توی این کلاس، یه آزمون فکری وجود داره به نام «ماری در اتاق سیاه و سفید» که به این ترتیبه: ماری یه دانشمنده و حوزه‌ی تخصصش رنگ‌ها هستن. اون همه‌چیزو در مورد رنگ‌ها می‌دونه: طول موج‌هاشون، تاثیرات عصبی‌شون و خلاصه همه‌چیز. اما خودش توی یه اتاق سیاه و سفید زندگی می‌کنه و یه مانیتور سیاه و سفید هم تنها راهش برای دیدن جهان خارجه. پس همه‌ی دانش ماری از جهان خارج دست‌دومه. یه روز ماری از اتاق می‌ره بیرون و آسمون آبی رو می‌بینه. توی اون لحظه ماری چیزی یاد می‌گیره که با همه‌ی دانشش نسبت به رنگ‌ها نمی‌تونسته قبلن یاد بگیره. حسی که از دیدن رنگ آبی بهش دست می‌ده یه حس خاص هست و با آموزش منتقل نمی‌شه. این تمثیل برای تشخیص فرق یه انسان و یه ماشین به دانشجوهای رشته‌ی هوش مصنوعی یاد داده میشه.

سریال Westworld که سیزن اولش سال ۲۰۱۶ پخش شد و سال ۲۰۱۸ سیزن دومش قراره پخش بشه، دقیقن به این مسأله می‌پردازه. توی سیزن اول این سریال، ربات‌هایی که صرفن برای هدف مشخصی طراحی شده بودن، به دلایل خاصی که حتمن توی یه اپیزود دیگه در موردش حرف می‌زنم، متوجه میشن که آگاه هستن و کارهای جدیدی انجام می‌دن. کارهایی که توی برنامه‌نویسیشون لحاظ نشده بوده.

حالا چه راه حل هایی برای کنترل روبات ها پیش بینی شده؟ بعضی‌ها معتقدن که ما باید یه دکمه‌ی خاموش و روشن برای هوش مصنوعی طراحی کنیم که اگه یه وقت خطری برای نوع بشر ایجاد کرد، حداقل بتونیم اینا رو از برق بکشیم.

همه‌ی این حرفا دلیل نمی‌شه که دانشمندا به دلیل یه سری ملاحظات اخلاقی قرار باشه تحقیقاتشون روی هوش مصنوعی رو متوقف کنن، اما تدابیر امنیتی در این مورد حتمن باید با سخت‌گیری بیشتری لحاظ بشه، نه به اون کشکی که مارک زوکربرگ می‌گه و انگار فکر می‌کنه نیازی به این چیزا نیست.

وقتی که ربات Deep Blue قهرمان شطرنج جهان رو شکست داد، همه فکر می‌کردن دیگه عمر شطرنج به پایان رسیده. اما این واقعیت نداره. در اصل برنده اون مسابقه هوش مصنوعی و گروهی بودن که اونو ساختن. همون‌طور که بهترین گروه پزشکی، گروه متشکل از پزشک‌ها و ربات‌های باهوش هست. هوش مصنوعی قادر خواهد بود به خیلی از مسائل که ما به راحتی نمی‌تونیم بهشون جواب بدیم، جواب بده. بنابراین باید دقت بیشتری در طراحیشون داشته باشیم که مثلن نرن بی‌خبر ۸ هزار تا دوست‌دختر یا دوس‌پسر پیدا کنن. همین!

اگه از این ویدیو خوشتون اومده، عضو کانال ما روی یوتیوب یا آپارات بشید و اونو با دوستاتون هم به اشتراک بذارید. مرسی از منبع عظیم انرژیتون و این که اونو به اشتراک می‌ذارید!

آدرس ویدئو: https://www.youtube.com/watch?v=2IacvcbPxpg

[نویسنده]

نوشته‌ها