خوشحالم که این مقاله را اختصاص بدهم به معرفی پادکست «کاگنتیوکست». نیما طلایی در این پادکست پربار سعی در پیدا کردن خط رو ربطهای علمی فلسفهی ذهن دارد و در این راه قرار است از روانشناسی، علوم رفتاری و علوم اعصاب نیز بگوید. علوم شناختی برای مخاطب فارسیزبان کماکان قلمرویی کمترشناخته شده است.
تاکنون چهار قسمت از این پادکست تولید شده است. طلایی در این پادکست میکوشد ذهن شنوندهی فارسیزبان را با مفاهیم شناخته شده در حوزههای گستردهای از این علوم مختلف آشنا کند. او حتی در مورد نظریههای موجود در مورد نحوهی ارتباط متقابل بین علوم و چهارراههای علمی صحبت میکند. در اپیزود صفر این پادکست، از آرای توماس کوهن، فیزیکدان و فیلسوف آمریکایی و اهمیت بحث در مورد روانشناسی میشنویم. پرسشهایی مثل تقابل ذهن و بدن و شیوهی رفتار بدن با ذهن از خطوطی است که پیشبینی میکنم طلایی علاقهی زیادی به صحبت در مورد آنها داشته باشد. من هم چون شخصاً به فلسفهی ذهن علاقه دارم و در صدد انتشار چند ویدیوی دیگر در مورد خودآگاهی انسان هستم، برایم شنیدن و شناختن این پادکست، شانس بزرگی بود.
در اپیزود یک کاگنتیو کست از فلسفهی مکانیکی صحبت به میان میرود؛ فلسفهای که با ظهور چهرههایی همچون گالیله و نیوتن، جهان دانش را به سمتی میبرد که انسان همهچیز را به ساعت تشبیه میکند. زمین مثل ساعت کار میکند، خورشید هم مثل ساعت کار میکند، پس همهچیز مثل ساعت کار میکند. دکارت که فلسفهی ذهن بسیار مدیون حرکات آغازین و روشمند او بود نیز با این که ذهن را از بدن جدا میداند، منکر ارتباط متقابل آنها نمیشود و این خود امری انقلابی در استیلای گفتمان علوم رفتاری و علوم بیولوژیک محسوب میشود.
یکی از روشهای مرسوم برای کشف ذهن و عنصر همیشهموجود در علوم رفتاری، پدیدهایست به نام دروننگری (Introception). فیلسوف یا ذهن پرسشگر میتواند با استفاده از جنبهها و ابعاد دروننگری، به کشف آگاهی و امر خودآگاه بپردازد تا بعدتر از آنها به عنوان ماده خام علمی برای مطالعهی بیشتر و سنتز علمی استفاده کند. جالب اینجاست که طی تاریخ، روش دروننگری که غایت آن شناخت «خودآگاهی» یا خودآگاه انسان به شمار میرود در راه بهتر شدن دقیقاً نقطهی مقابل خود خودآگاهی قرار میگیرد. تجربهکننده در این حالت بیشتر تمایل دارد خودآگاهی و تفکر پیچیده را از خود دور کند تا بتواند بهتر به دروننگری بپردازد و پیشقضاوتها و گرایشات ذهنی و فکری ما روی تجربهی ماده خام ما تأثیر زیادی نگذارد. لذا دانشمند مجبور است بیشتر به حذف برداشتهای ثانویه از qualia یا «کیفیات ذهنی» کشش داشته باشد تا در ثبت و نتیجهگیری اطلاعات خامش کمتر به دشواری بر بخورد. این البته تنها یک نوع از نگاه به دروننگری است.
اپیزود سوم از این پادکست با مقدمهای بر نظریهی تکامل و انتخاب طبیعی، نقش این نظریه را در گفتمانهای مختلف علوم رفتاری بازگو میکند و با زبانی آشنا از بقای گونهی برتر و همچنین برداشت خود داروین از این نظریه میگوید. تمرکز دیدگاه پادکست بر روی این مسأله است که نظریهی تکامل همزمان هم در علوم طبیعی و هم در علوم انسانی قابل بسط بوده و نمیتوان از بسط روش فلسفهی تکامل به حوزههای همچون روانشناسی اجتناب کرد.
ما مشتاقانه منتظر منتشر شدن قسمتهای آیندهی این پادکست هستیم. در اپیزود سوم این پادکست در مورد بازی زندگی کانوی نیز صحبت شده است که ما یک ویدیو روی یوتیوب و آپارات در معرفی آن منتشر کردهایم. اگر شما هم به علوم شناختی و فلسفیدن علاقهمندید، پیشنهاد میکنم این پادکست دنبال کنید. کاگنیتیوکست را میتوانید در انکر، کستباکس اپل پادکستز، گوگلپادکستز و اسپاتیفای بشنوید.
.: توییتر کاگنتیوکست :.
درود و سپاس از پادکست خوبتان