کرونوس – مدلی که ما در حال حاضر از جهان در دست داریم مشتمل بر تصویری از کیهانی است که با سرعت زیادی منبسط میشود. کیهانی که در ابعادی کلانتر از ابرخوشههای کهکشانی، همچون برگی از کاغذ صاف است. این احتمالی است که شواهد زیادی برای آن وجود دارد؛ اما مطالعهای جدید معتقد است این نظریه چندان نیز به واقعیت نزدیک نیست.
کار سادهای نیست که بخواهیم در سه بعد فکر کنیم و جهان را برگهای از کاغذ تصویر کنیم چون ما به تصور کردن اشیای پیچیدهی هندسی عادت نداریم. در یک جهان مسطح، اگر دو فوتون به صورت موازی به هم حرکت کنند هرگز به یکدیگر نخواهند رسید. در یک جهان بسته، این دو فوتون سرانجام در جایی به هم میرسند. برای تصور کردن چنین چیزی برای مثال میتوانید نصفالنهارهای روی سطح کرهی زمین را که از قطب شمال تا قطب جنوب امتداد دارند در نظر آورید. در استوا، دو خطی که به قطب شمال و قطب جنوب کشیده شدهاند با یکدیگر ۹۰ درجه فاصله دارند اما با این همه در قطب به هم میرسند. یا این که میتوانید تصور کنید روی یک خط مستقیم در جهانی بسته در حال حرکت هستید. در این صورت شما به نقطهی آغازین خود بازخواهید گشت.
تحلیل اصلی تابش زمینهی کیهانی (CMB) که آن را پژواک بیگبنگ میدانند شواهد خوبی برای مسطح بودن جهان ارائه میدهد؛ اما مدلهایی که از این جهان صاف ارائه شدهاند به طور کامل با مشاهدات ما مطابقت ندارند. لذا عدهای از پژوهشگران با انجام یک تحلیل جدید به این نتیجه رسیدند که جهان بسته هم با اطلاعات فعلی ما همخوانی بیشتری دارد و هم مشکلات دیگری را که بین مدل و مشاهدات وجود دارد حل میکند. این یافتهها در Nature Astronomy به انتشار رسیدهاند.
«مدل استاندارد» طی سالهای گذشته بارها به خاطر خطا در محاسبهی دقیق میزان انبساط جهان مورد انتقاد قرار میگیرد. گاهی CMB عددی را به دست میدهد و روشهای دیگر اعدادی متفاوت با آن. پژوهشگران میگویند با مطالعهی بیشتر دادهها وضعیت بدتر نیز میشود. اگر جهان اندکی خمیدگی داشته باشد همین موجب شدت یافتن تنش میشود. اما این موضوع موجب ناامیدی پژوهشگران نشد. آنان گمان میکردند چیزهای بسیار بیشتری برای کشف باقی مانده است.
پروفسور الساندرو مرچیوری از دانشگاه رم گفت: «امکان دارد ما در جایی مرتکب اشتباهی شده باشیم؛ مثلاً این که جهان بسته نباشد و مکانیسمی که هنوز ماهیت آن برای ما روشن نیست موجب شبیهسازی آن میشود. (همان چیزی که تنش هابل را ایجاد میکند)»
اما هنوز همه با نتایج این محاسبه که اطلاعات آن از پایگاه دادهی عمومی مؤسسهی پلانک جمعآوری شده موافق نیستند. دو عضو این مطالعه در تحلیل دیگری از دادهها نشان دادند شواهد کمتری برای نشان دادن خمیدگی جهان بر اساس مدلی که در نشریهی Nature Astronomy به انتشار رسیده وجود دارد.
نویسندگان این مقاله پیشنهاد نمیکنند که استفاده از مدل استاندارد به کناری گذاشته شود بلکه معتقدند پیدا کردن سررشتهی این عدم تطابق بین مدل و مشاهدات تنها از طریق انجام مطالعات وسیعتر روی مدل امکانپذیر است. این اشکالات یا از دادهها، یا تحلیل آنها و یا از خود مدل است. امیدواریم مشاهدات و تحلیلهای بیشتر ما را به نتیجهای برساند، اما تا آن زمان نباید احتمال خمیده بودن کیهان را مردود محسوب نمود.