کرونوس – پیش از این که لئانا استندیش عصبشناس برای نخستین بار در عمرش معجون توهمزای آیواسکا (آیاهواسکا) را بنوشد، دانشمندی تا مغز استخوان ماتریالیست بود. به او یاد داده شده بود که همهچیز را با استفاده از دانش میتوان توضیح داد. او بعدتر در سال ۲۰۰۰ در برزیل همچون عدهای دیگر از محققین بلندپایه که روی مواد روانگردان تحقیق میکردند، یک بار آیواسکا را تجربه کرد.
استندیش در مورد این تجربه میگوید: «من با واقعیتی مواجه شدم که بسیار با آنچه قبلاً میشناختم متفاوت بود. این واقعیت مرا برای همیشه تغییر داد.»
او هنگامی که به آمریکا برگشت مصمم بود بر روی تأثیرات درمانی بالقوهی این داروی باستانی مطالعه کند. او هنوز پس از ۱۵ سال به نتیجهی خاصی نرسیده اما قرار است تحقیقاتش روی آیاهواسکا را امسال از سر بگیرد. سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) قراردادی با او به امضا رسانیده که بر اساس آن آیواسکا برای نخستین بار در آمریکا برای مبارزه با افسردگی مورد مطالعه قرار میگیرد. او هماینک در حال رسیدگی به مرکزی در بیگآیلند در هاوایی است که گیاهان مورد نیاز برای تحقیقاتش در آن در حال رشد هستند.
استندیش که استاد مؤسسهی تحقیقاتی بستیر در سیاتل است امیدوار است امسال دولتهای بیشتری در سراسر جهان تحقیقات روی تأثیرات درمانی بالقوهی آیواسکا را مورد تأیید قرار دهند. طی سال گذشته و امسال محققین زیادی از سراسر جهان درخواستهایشان را برای آغاز تحقیقات بر روی آیواسکا به دولتهایشان تسلیم کردهاند.
هزاران نفر از سراسر جهان سالانه برای مشکلات ذهنیای همچون اعتیاد به الکل، افسردگی، اضطراب، اختلال استرسی پس از ضایعهی روانی، مشکلات هضم و اعتیاد به مواد مخدر به آمازون میروند تا معجون آیواسکا بنوشند. همچنین «شامانها» در شهرهای بزرگ آمریکا، استرالیا، کانادا و اروپا مراسم غیرقانونی نوشیدن آیواسکا برگزار میکنند.
معجون آیواسکا – که به صورت سنتی از پوست نرمساقهی گیاه Banisteriopsis caapi که در آمازون میروید و برگ بوتهی Psychotria viridis به دست میآید – به مدت ۴ ساعت انسان را در یک وضعیت دروننگری عمیق قرار میدهد. کسانی که این معجون را مینوشند اغلب بینشی جدید در مورد رفتارهای آسیبزنندهی خود به دست میآورند. اما دادههای تجربی که مؤید این داستانهای خارقالعاده در مورد تأثیرات درمانی این دارو باشد وجود ندارد. عدهای از دانشمندان که خودشان تحت تأثیر تجربههای محیرالعقول آیاهواسکا قرار داشتند، زمینهی مطالعات خود را تغییر داده و سعی دارند جای خالی این دادههای تجربی را پر کنند.
د آرائوخو، استاد عصبشناسی «مؤسسهی مغز» در برزیل از زمانی که یکی از دانشجویانش در سال ۲۰۰۶ او را به یکی از این مراسم دعوت کرد، تبدیل به یکی از طلایهداران این حرکت شد. او طی دههی گذشته به دهها تن که افسردگی غیردرمانپذیر را تجربه میکردند معجون آیواسکا خورانده است. با این که مطالعات آنان گسترده نیست، اما موشکافانه و امیدبخش است. در یکی از بزرگترین این مطالعات که به زودی منتشر خواهد شد ۶۴٪ از شرکتکنندگان ادعا کردهاند که تنها یک هفته پس از نوشیدن یک دوز آیواسکا، نشانههای افسردگی از زندگیشان رخت بربسته است.
در اواسط دههی ۲۰۰۰ جوردی ریبا، پژوهشگر مؤسسهی تحقیقات بیودارویی در بارسلونا عدهای از افراد معتاد به مواد مخدر را از اسپانیا به برزیل برد تا در تعدادی مراسم نوشیدن آیواسکا شرکت کنند. ده سال پس از آن مراسم، هیچ یک از آنان به مواد مخدر بازنگشته است.
اینها تنها چند نمونه از تحقیقات محدود پژوهشگرانی است که در سراسر جهان به مطالعهی تأثیرات آیواسکا پرداختهاند. ولی آرائوخو و همکارانش میگویند این تحقیقات «تنها چند نمونهی سطحی هستند».
استندیش میگوید: «هزاران سال پیش، ساکنین آمازون با ترکیب کردن دو گیاه با یکدیگر یکی از پیچیدهترین محصولات دارویی را کشف کردند. و ما تازه در حال کشف آن هستیم.»
نشتن روی کول شامانها
تاریخ فرهنگی و مذهبی آیواسکا ما را با پرسشهای ویژهای مواجه کرده است. از یک سو آیواسکا تنها یک دارو است و مادامی که پژوهشگر به آن دسترسی داشته باشد میتواند بر روی آن مطالعه انجام دهد. اما در آمریکای جنوبی آیواسکا سنتاً به عنوان گیاهی دارای خواص حسی شناخته میشود که اگر زیر نظر یک شامان یا یک رهبر مذهبی استفاده شود میتواند درمانگر باشد. در مراسمی که توسط این افراد برگزار میشود، موسیقیهای مقدس و آیینهای خاصی جریان دارد.
محققین آیواسکا که بیشترشان در این مراسم شرکت کردهاند، به این تشریفات احترام میگذارند و برخی حتی اعتقاد دارند مقداری واقعیت در آنها نهفته است. اما آنان همچنین محدود به رعایت قواعد تحقیقات علمی هستند. اگر در آزمایشات کلینیکی آنان متغیرهای زیادی وجود داشته باشد، آنان قادر نخواهند بود نتایج یکپارچهای به دست آورده و بفهمند کدام قسمت از درمان قسمت مؤثر آن بوده است.
تانیا مته، رواندرمانگری که بر روی روش سنتی استعمال آیواسکا بین مردم «شیپیبو» در پرو مطالعاتی را انجام داده میگوید: «در نظام شیپیبویی درمان، شامانها در واقع پزشکانی باتجربه هستند. آنان سالیان سال را به یادگیری نحوهی درمان با استفاده از دارو پرداختهاند. چیزی که با تجربهی ما به کلی متفاوت است.» او معتقد است درمان به این روش زوایای مهمی را شامل میشود که در مطالعات علمی جای نمیگیرند.
محقق دیگری میگوید: «اگر با کسانی که به طور سنتی با این دارو کار میکنند صحبت کنید متوجه میشوید آنان کارهایی را انجام میدهند که معتقدند در روند تجربه نقش مهمی بازی میکنند. کارهایی از جمله نواختن موسیقی و فوت کردن دودهایی خاص. این کارها علمی به نظر نمیآید؛ اما من محض احترام به فرهنگ آنان، و با این که دوست دارم تحقیقاتم بسیار دقیق باشد این موارد را در نظر میگیرم.»
استندیش معتقد است این ساحتها از هم جداییناپذیرند. او تلاش دارد آزمونهایی انجام دهد که هم علمی و هم مقدس باشند. او برای یادگرفتن نحوهی تولید معجون با شامانهای مختلفی در پرو و برزیل دیدار کرده است. همچنین قرار است او شامانی را از آمازون به هاوایی دعوت کند تا گیاهانی را که برای تحقیقاتش کاشته «تقدیس کند». اما خود مطالعه با مطالعاتی که در حال حاضر در آمریکا بر روی داروهای روانگردان – از جمله سیلوسایبین که مادهی مؤثر در قارچهای جادویی (ماشروم) است و MDMA برای درمان PTSD – انجام میشود همخوانی دارد.
شرکتکنندگان در اتاقی اختصاصی که در آن موسیقی پخش میشود آیواسکا مینوشند. اما به جای استفاده از آهنگهای مقدسی که گفته میشود در ایجاد اثر آیواسکا نقش دارند، موسیقیهایی پخش میشود که در مطالعهی سیلوسایبین در دانشگاههای جان هاپکینز و نیویورک نیز از آنها استفاده شده بود. استفاده از این آهنگها به جای استفاده از آهنگهایی که به صورت سنتی در مراسم نواخته میشود به این دلیل است که استندیش میخواهد متغیرها را کاهش دهد تا معلوم شود چه چیزهایی در روند تأثیر آیواسکا «ضروری و کافی» هستند.
عدهی دیگری از پژوهشگران سعی دارند همهی شرایط یک مراسم سنتی نوشیدن آیواسکا را بدون توجه به میزان اعتبار علمی تحقیقاتشان بازسازی کنند. آنان در حال راهاندازی مرکزی در برکلی کالیفرنیا هستند که شرکتکنندگان بتوانند در آن با استانداردهای غربی به نوشیدن معجون آیواسکا بپردازند. همچنین نیلسون و همکارانش که مسئولیت این مرکز را به عهده خواهند داشت میخواهند یک شامان را از آمازون دعوت کنند که در هنگام مراسم در اتاق حضور داشته باشد تا در صورتی که برای شرکتکنندگان اتفاقی افتاد که از تجربهی علمی گروه خارج بود، شامان بتواند آن را مدیریت کند. اما اگر شامان قرار باشد شعرهای خاصی بخواند یا آیینهای خاصی را انجام دهد، این موضوع قطعاً در نتیجهی علمی آزمایش نتیجهی منفی خواهد داشت.
بحث دیگر در مورد مقدار و نوع آیواسکایی است که قرار است مصرف شود. در برخی موارد، یک قرص آیواسکا به شرکتکننده خورانده میشود تا احتمال بالا آوردن را کاهش دهد. اما بالا آوردن – که در جوامع سنتی «پالایش» خوانده میشود – یکی از قسمتهای مهم مصرف دارو است. در این سنن، بالا آوردن به معنی خالی شدن بدن از شوکهای روانی و دیگر حاملهای حسی میباشد. هنوز در مورد لزوم این پالایش میان محققین اختلاف نظر وجود دارد.
برای نمونه، ریبا با این که به سنن فرهنگی جوامع آیواسکایی احترام میگذارد، معتقد است چنان آیینی در مورد آیواسکا نمیتواند ضروری باشد.
یک انسانشناس فرهنگی که بر روی ۱۷ کتاب در حوزهی شامانیسم و قوانین دارویی کار کرده تلاش میکند افرادی را که آیواسکا را به صورت سنتی مصرف کردهاند به پژوهشگرانی که روی آن کار میکنند معرفی کند. مطالعهی علمی روی آیواسکا به نظر او مشکلی ندارد اما برای بسیاری از اعضای جامعهی آیواسکا مشکلساز است. «بیا لاباته» میگوید مهم این است که دانشمندان حساسیتهای فرهنگی را در نظر گرفته و موجبات غیرمشروع قلمداد شدن گونههای متفاوت آگاهی را فراهم نیاورند.
استندیش میگوید: «نگرانی من تنها این است که بومیان و افراد مذهبیای که آیواسکا را به عنوان دارویی مقدس مصرف میکنند به هر شکل فکر کنند ما داریم از آن سوءاستفاده میکنیم. تلاش ما این است که با بیشینهی احترام به حرکت خود ادامه دهیم.»
منبع: QUARTZ