کرونوس – کارل شوارتزشیلد در سال ۱۹۱۵ جوابی برای فرمولهای نسبیت عام که اینشتین نوشته بود کشف کرد. ما بعدها متوجه شدیم جوابی شوارتزشیلد برای معادلات اینشتین توضیحدهندهی سیاهچالههاست. حل شوارتزشیلد همچنین به کرمچالهها اشاره میکرد. در این ویدیو به مفهوم کرم چاله میپردازیم.
کرمچالهها را میتوان سیاهچالههایی در نظر که پس از ورود از یک سمت آن، از سوی دیگرش میتوان وارد جهانی دیگر یا قسمتی بسیار دور از جهان خودمان وارد شد.
لودویگ فلَم در سال ۱۹۱۶ به این نتیجه رسید که در بعضی دستگاههای مختصات، چالهی گرانشی که موجب خم شدن فضازمان میشود – یا به عبارت دیگر سیاهچاله – یک چالهی تکی نیست بلکه همانند دو قیف است که از مرکز تکینگیشان به یکدیگر متصل هستند. در فیزیک قیف اول را سیاهچاله و قیف دوم را سفیدچاله مینامند. بر اساس حل شوارتزشیلد در دو طرف کرم چاله، دو فضازمان متقارن قرار دارند که کرمچاله آنها را به هم وصل میکند. در سال ۱۹۳۵ خود اینشتین به همراه ناتان روزن ایدهی فلم را بسط داد. بسط اینشتین–روزن که به پل اینشتین–روزن معروف است موجب شد که دانشمندان مسألهی کرمچاله را جدی بگیرند و نام این بسط ریاضی را کرمچاله گذاشتند.
جان ویلر و همکارش نشان دادند که کرمچاله میتواند دو نقطهی خیلی دور از یک جهان را به یکدیگر متصل کند. آنان متوجه شدند که با استفاده از کرم چاله میتوان از نظر تئوریک به صورت لحظهای به نقاط دور فضا سفر کرد. آنان همچنین متوجه شدند که با استفاده از کرمچاله میتوان در زمان هم به جلو و عقب رفت. اگر یک دهانهی کرمچاله با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت کند، ساعت در آن دهانه در مقایسه با دهانهای که ثابت باقی مانده از کار میایستد. اگر از دهانهی ثابت کرم چاله وارد آن شویم، میتوانیم از نظر تئوریک به گذشته سفر کنیم. به زمانی که دهانهی دوم شروع به حرکت کرده بوده است.
ادامه در یوتیوب.