امروز میخواهم کتاب «نگاهی تازه به شیوهی تولید زمینداری در ایران» را که به تازگی خواندهام معرفی کنم. این کتاب دربارهی مفهوم و چیستی شیوه تولید زمینداری یا فئودالیسم است؛ توسط محمد رحمانزاده هروی نوشته شده و چاپ نخست آن در سال ۱۳۹۶ توسط نشر اختران منتشر شده است. کتاب شامل پنج فصل است و هر فصل با یک مقدمهی کوتاه آغاز میشود.
یکی از گفتمانهای ادبیات مارکسیستی در عرصهی پژوهش، شناخت روابط اقتصادی و همچنین روابط سیاسی و فرهنگی جامعه است. نویسنده با اشاره به ساختارهای اقتصادی و مالکیتی بر آن است که از دوران مادها تا پیروزی انقلاب مشروطه، شیوهی تولید در ایران یک شیوهی خودبنیاد فئودالی یا زمیندارانه بوده است. برای اثبات این خودبنیادی نیازی به همسنجی مدل ایران با مدل فئودالیسم در اروپا نیست. نویسنده پس از معرفی مفهوم زیربنا و روبنا، خواننده را طی ۵ فصل همراه خود به عرصههای سیاسی و اقتصادی در دورانهای گوناگون تاریخی برده و تأثیر دوسویهی هر یک از آنها، رقابتهای سیاسی در دوران ساسانیان و پیدایش جنبش مزدکی و پیامدهای تاریخی آن را مورد بررسی قرار میدهد. کتاب همچنین به بحث حول انگیزهی اقتصادی و سیاسی یورش اعراب به ایران، تاریخ عرب و نقش و جایگاه تاریخی دستگاه خلافت اسلامی بر ساختار سیاسی و کشورداری در ایران و دیگر کشورهای فتح شده توسط مسلمانان پرداخته است. نظر ویژهی نویسنده در این زمینه این است که گزارهی «پیوستن ایران به امپراتوری اسلامی» نادرست است. ایرانیان خلافت اسلامی را برنتابیدند و در خلافت اسلامی حل نشدند. در واقع فرمانروایی بر ایران تحت خلافت عربی بدون دستگاه دیوانی موجود در ایران امکانپذیر نبوده است.
از بخشهای خواندنی کتاب بررسی شیوهی تولید آسیایی و رد نگرش خودکامگی شرقی است. نویسنده معتقد است عدهای از روشنفکران با استناد به برخی دستنوشتههای مارکس در مورد شیوه تولید آسیایی و خودکامگی شرقی (به درستی) استنباط کردهاند که روند تاریخی تکامل سامانهی زمینداری یا فئودالیسم در جامعهی ایران و بخش بزرگی از خاورمیانه با آنچه در اروپا رخ داده یکی نیست. ولی به زعم نویسنده، نتیجهای که برخی از این روشنفکران از تز شیوهی تولید آسیایی اخذ میکنند – این که فئودالیسم ایرانی اصالت ندارد و همهی پیامدهای آن در سطحی پایینتر از اروپاست – صحیح نیست. او اضافه میکند تز شیوه تولید آسیایی افسانهای بیش نیست.
سرفصلهای کتاب به شرح زیر است:
فصل اول به مفهوم ساختار اقتصادی و چیستی شیوهی تولید، زیربنا، روبنا، فرمولبندی پنجمرحلهای (نظام اشتراکی مشتمل بر: دامداری و گردآوری خوراک، شیوهی تولید بردهداری، شیوهی تولید سرمایهداری، شیوهی تولید سوسیالیستی) میپردازد که سنت مارکسی به عنوان ۵ شیوهی شناختهشدهی تولید از آنها نام میبرد. همچنین شیوه تولید آسیایی، خودکامگی شرقی و همچنین اقتصاد و سیاست در ایران باستان مورد واکاوی قرار گرفته است.
درفصل دوم ساختار اقتصادی از زمان مادها تا برآمدن هخامنشیان، خاستگاه مادها و هخامنشیان، دیوانسالاری، ارتش و ساختار اقتصاد و سیاست در دوران هخامنشیان قبل و بعد از یورش اسکندر مورد واکاوی قرار میگیرد. همچنین پیشینه و کیستی اشکانیان و نگاه خاورشناسان بدانان بررسی شده است. در بخش پنج از این فصل مزدک و جایگاه مالکیت در دوران ساسانیان بررسی شده و در آخر این بخش مفاهیم اقطاع، خراج، جزیه و باج در آستانهی یورش اعراب مورد بررسی قرار گرفته است. بازرگانی و پایان کار ساسانیان آخرین مبحث بخش دوم میباشد.
در فصل سوم، گفتارهایی در مورد فروپاشی فرمانروایی ملی ساسانیان، چیرگی عربها، زمینه و انگیزه یورش اعراب، جنگها، مقاومت و سقوط شهرها و پایان ساسانیان آمده است. در این فصل بنمایههای فرمانروایی در دوران چیرگی خلافت اسلامی، سرشت این فرمانروایی و در آخر ساختار دولتهای بومی در این دوران مورد بررسی قرار میگیرد.
در فصل چهارم، نویسنده بنمایه های اقتصادی و حقوقی در دوران چیرگی خلافت اسلامی را بررسیده است. در این فصل مفاهیم جزیه (یکی از منابع در آمد دولتی در روزگار ساسانیان و چند سدهی نخستین چیرگی اعراب. پس از حملهی اعراب جزیه مالیات سرانهای شد که از نامسلمانان اهل کتاب سرزمینی که به زور گشوده شده و هنوز مسلمان نشده بودند دریافت میشد)، باج (باج و خراج آن چیزی است که هم پیش از اسلام و هم پس از آن همچون شکلی رسمی از مالیات، از محصول و درآمد حاصل از زمین و فعالیتهای اقتصادی دریافت میشده)، خمس، زکات، اقطاع و تعریف انواع زمین مورد تعریف و دقت قرار گرفته است. شیوههای بازرگانی و همینطور سنجههای بازاری آن دوران، نقود، سکه، درهم، دینار، انواع وزن و سایر سنجهها توضیح داده شده است. ساختار زمینداری و جغرافیای دوران چیرگی اعراب و پس از آن بررسی شده و در آخر فرجام فرمانروایی خلیفههای عرب آمده است.
فصل پنجم در مورد فرمانروایی ایلخانیان، پیشینهی مغولها و علل یورش مغولان به ایران است و نگاهی نیز به پیشینهی تاریخی ترکان دارد. مغولان در سه مرحله به ایران یورش میبرند. این سه یورش موجب سرنگونی تمدن اسلامی میشود. همانندیهای قوم مغول و اعراب در یورش به ایران مبحث جالبی در این فصل است. در این بخش مفاهیم و واژگان سیاسیای مانند یرلیغ (فرمان نوشته شدهی اداری از سوی فرمانروا یا خان)، دیوانی (“بیتکچی”به معنی سررشتهداری لشکر) و ایداچی (به معنی سررشتهداری قشون) که در دوران مغولان استفاده میشده مورد بررسی قرار گرفته است. بخش جالب این فصل مفهوم وقف است که در این دوران هم با آن سر و کار داریم. در آخر این فصل نیز برخی دادههای اقتصادی دوران ایلخانیان واکاوی شده است.
امیدوارم با خواندن این کتاب تصویر روشنی از اقتصاد، تاریخ و سیاست ایران از زمان مادها تا امپراتوری مغولها کسب کنید! برای سفارش کتاب نیز میتوانید به این صفحه بروید.
سلام
بسیار بسیار ممنونم ازتون برای معرفی این کتاب و البته به نظرم جا داره یه سلسله گفتاری برای این نوع محتوا داشته باشین که از تعریف مکاتب اقتصادی و تاریخچه و روند و نتیجه هر کدوم شروع بشه و به مفهوم کلی توسعه برسه.
به نظرم جا داره یک سرفصلی تحت عنوان “توسعه” در وبسایت داشته باشین که تمام این مطالب ذیل اون جا بگیره.
در هر صورت بسیار ممنونم و خرسندم از آشنایی با همچین وبسایت قابل مطالعه ای.
موفق باشین